شعر عاشقانه

با سلام خدمت همه دوستان

این پنج هزارمین مطلبی هست که در سایت قرار داده میشه.

به نظرم هیچ پستی قشنگ تر از شعر زیر نرسید:

یا رب به جلال و جاهِ احمد صلوات
بر روحِ رسول مهربانی صلوات
بر رحمتِ بیکران محمد صلوات
رخسارِ رسول حق، محمد صلوات
در عرشِ برین نثارِ احمد صلوات
بر جلوۀ آفتابِ احمد صلوات
بر خُلقِ خوش و خِصال احمد صلوات
بر مهر و وفای آلِ احمد صلوات
آرامِ روانِ ما به احمد صلوات
بر رحمت عالمین، محمد صلوات
زیبا گل مکه بر محمد صلوات
رخسار و جمالِ ماهُ احمد صلوات
بر حُسن و جلالِ و جاهِ احمد صلوات
بر رهروِ پاک راهِ احمد صلوات
بر شافعِ ما نثارِ احمد صلوات

کنار آشیانه تو آشیانه می کنم

فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم

کسی سوال می کند برای چه زنده ای؟

و من برای زندگی تو را بهانه میکنم 

ای کاش می دانستی که در نبود تو چگونه اشکهایم جاریست...

ای کاش می دیدی با رفتن تو چگونه دلم بارانیست ....

ای کاش می دانستی که دلیل اشکهای من چیست ...

ای کاش می فهمیدی بی تو فضای دلم خالیست ...

سه غم آمد به جانم هر سه یکبار

غریبی و اسیری و غم یار

غریبی و اسیری چاره دارد

ولی آخر کشد ما را غم یار

عشق چیست...؟!

با نگاهی آغاز میشود ....!

با بوسه ای به اوج میرسد ....!

با قطره ای اشک به پایان میرسد ....!