رسم بیداد

گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

تشخیص این کپی بودن بسیار سخت است!!!

گوشی موبایل طرح  آیفون6plus  با سیستم عامل اندروید و مجهز به تکنولوژی 3G , 4G

با صفحه نمایش 5.5 اینچی همانند نمونه اصلی

http://hamkaran.net/upload/uc_2485.jpg

تنها گوشی طرح آیفون دارای سنسور اثر انگشت همانند نمونه اصلی

با صفحــــه لمسـی و تـــاچ بســـیار قـــوی حرارتی و کیفیت بدنه عالی

دارای دو دوربین جلــو و عــقـــب با کیفیت8 مگاپیکسل واقعی و قابلیت فوکوس اتوماتیک

بــــــا تنــهــــا یــــک پنجــــــم هزینـــــــه صـــاحــــب آیفــــون  6PLUS شویــــــد

در پشـت گــوشـــی عــلامت اپـــل و کالیفرنیــــا درج شــده است

دارای شارژر , هدفون, و کابل یوس ابی و بسته بندی شیک به همراه کاتالوگ

قابلیت نصب کلیه بازی ها و نرم افزار های اندروید و اجرای فیلم ها با کیفیت HD و فول HD

کلیه این گوشی ها قبل از ارسال به طور کامل تست شده و سپس ارسال میگردد همچنین 1 ماه گارانتی تست و تعویض برای این گوشی توسط فروشگاه تضمین میگردد.

قیمت : 4,970,000 ریال

توضیحات بیشتر ...



رسم بیداد

حالمان بد نيست غم کم مي خوريم

کم که نه هر روز کم کم مي خوريم

آب مي خواهم سرابم مي دهند

عشق مي ورزم عذابم مي دهند

خود نمي دانم کجا رفتم به خواب !

از چه بيدارم نکردي آفتاب ؟

خنجري بر قلب بيمارم زدند

بي گناهي بودم و دارم زدند

دشنه اي نا مرد بر پشتم نشست

از غم نامردمي پشتم شکست

عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام

تيشه زد بر ريشه ي انديشه ام

عشق اگر اين است مرتد مي شوم

خوب اگر اين است من بد مي شوم

بس کن اي دل نابساماني بس است

کافرم ديگر مسلماني بس است

در ميان خلق سردرگم شدم

عاقبت آلوده ي مردم شدم

بعد از اين با بي کسي خو مي کنم

آنچه در دل داشتم رو مي کنم

نيستم از مردم خنجر به دست

بت پرستم بت پرستم بت پرست

بت پرستم ، بت پرستي کار ماست

چشم مستي تحفه ي بازار ماست

درد مي بارد چو لب تر مي کنم

طالعم شوم است باور مي کنم

من که با دريا تلاطم کرده ام

راه دريا را چرا گم کرده ام ؟

قفل غم بر درب سلولم مزن

من خودم خوشباورم گولم مزن

من نمي گويم که خاموشم مکن

من نمي گويم فراموشم مکن

من نمي گويم که با من يار باش

من نمي گويم مرا غمخوار باش

من نمي گويم ، دگر گفتن بس است

گفتن اما هيچ ، نشنفتن بس است

روزگارت باد شيرين ، شاد باش

دست کم يک شب تو هم فرهاد باش

اه ، در شهر شما ياري نبود ؟!

قصه هايم را خريداري نبود؟!

واي رسم شهرتان بيداد بود

شهرتان از خون ما اباد بود

از در و ديوارتان خون مي چکد

خون من ، فرهاد ، مجنون مي چکد

خسته ام از قصه هاي شومتان

خسته از همدردي مسمومتان

اينهمه خنجر ، دل کس خون نشد ؟!

اين همه ليلي کسي مجنون نشد ؟!

آسمان خالي شد از فريادتان

بيستون در حسرت فرهادتان

کوه کندن گر نباشد پيشه ام

بويي از فرهاد دارد تيشه ام

عشق از من دور ، پايم لنگ بود

قيمتش بسيار دستم تنگ بود

گر نرفتم هر دو پايم خسته بود

تيشه گر افتاد دستم بسته بود

هيچ کس دست مرا وا کرد ؟ نه

فکر دست تنگ ما را کرد ؟ نه

هيچ کس از حال ما پرسيد ؟ نه

هيچ کس اندوه ما را ديد ؟ نه

هيچ کس اشکي براي ما نريخت

هر که با ما بود از ما مي گريخت

چند روزي هست حالم ديدني است

حال من از اين و آن پرسيدني است

گاه بر روي زمين زل مي زنم

گاه بر حافظ تفال مي زنم

حافظ ديوانه فالم را گرفت

يک غزل امد که حالم را گرفت

" ما ز ياران چشم ياري داشتيم  خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم "


..::دانلود دکلمه::..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ 15 شهريور 1394برچسب:, ] [ 22:53 ] [ رحیمی ]
[ ]