....تقدیم به حاج سعید قاسمی و قاسمی ها ، مردان بی ادعایی که میتوانستند بجای دفاع از این مرز و بوم در طول هشت سال دفاع مقدس , برای تحصیل و کسب علوم مختلفه ، به بلژیک و دیگر شهرهای اروپائی و امریکائی بروند و بعد از جنگ با دبدبه و کبکبه و سلام و صلوات به کشور برگردند و بر یکی از مناصب در خور ، تکیه کنند و طلبکار دیگران هم باشند، اما صادقانه و مردانه ایستادند و ازجان و جوانی و عمر و سلامتی شان در جبهه های نبرد هزینه کردند...
موج بابا - شعری از مرحوم ابولفضل سپهر
اتل متل يه بابا ، دلير و زار و بيمار
اتل متل يه مادر ، يه مادر فداکار
اتل متل بچه ها ، که اونا رو دوست دارند
آخه غير اون دو تا ، هيچ کسي رو ندارند
بابا ، مامان رو مي خواد ، بابا عاشق اونه
به غير بعضي وقتا ، بابا چه مهربونه
وقتي که از درد سر ، دست مي ذاره رو گيج گاش
اون باباي مهربون ، فحش ميده به بچه هاش
همون وقتي که هر چي ، جلوش باشه مي شکنه
همون وقتي که هر کي ، پيشش باشه ميزنه
غير خدا و مادر ، هيچ کسي رو نداره
اون وقتي که بابا جون ، موجي ميشه دوباره
دويدم دويدم ، سر کوچه رسيدم
بند دلم پاره شد ، از اون چيزي که ديدم
بابام ميان کوچه ، افتاده بود رو زمين
مامان هوار ميزد ، شوهرمو بگيرين
مامان با شيون و داد ، مي زد توي صورتش
قسم مي داد بابا رو ، به فاطمه ، به جدش
تو رو خدا مرتضی ، زشته میون کوچه
بچه داره می بینه ، تو رو به جون بچه
بابا رو دوره کردند ، بچه هاي محله
بابا يهو دويد و ، زد تو ديوار با کله
هي تند و تند سرش رو ، بابا ميزد تو ديوار
قسم مي داد حاجي رو ، حاجي گوشي رو بردار
نعره هاي باباجون ، پيچيد يهو تو گوشم
الو الو کربلا ، جواب بده به گوشم
مامان دويد و از پشت ، گرفت سر بابا رو
بابام با گريه مي گفت ، کشتند بچه ها رو
بعد مامانو هولش داد ، خودش خوابيد رو زمين
گفت که مواظب باشيد ، خمپاره زد ، بخوابين
تو سينه و سرش زد ، هي سرشو تکون داد
رو به تماشاچيا ، چشماشو بست و جون داد
بعضي تماشا کردند ، بعضي فقط خنديدند
اونايي که از بابام ، فقط امروزُ ديدند
سوي بابا دويدم ، بالا سرش رسيدم
از درد غربت اون ، هي به خودم پيچيدم
درد غربت بابا ، غنیمت از نبرده
شرافت و خون دل ، نشونه های مرده
آي اونايي که امروز ، داريد بهش مي خنديد
براي خنده هاتون ، ُتردشو مي پسنديد
امروزشو نبينيد ، بابام يه قهرمانه
يک روز به هم ميرسيم ، بازي داره زمانه
موج بابام کليدِ ، قفل در بهشتهِ
درو کنه هر کسی ، هر چیزی رو که کاشته
يه روزپشيمون ميشيد ، که ديگه خيلي ديره
گريه هاي مادرم ، يقتونو مي گيره
نظرات شما عزیزان: