شعر عاشقانه

سلام

بازم یک سال مثل برق و باد اومد ورفت بازم من یاد وبلاگم افتادم که توش درد و دل کنم

میخواستم بیشتر تشکر کنم و بگم خوشحالم خوشحالم بابت اینکه بعد دوسال مریضی کاملا خوب شدم

از خدا تشکر کنم که من 26 مرداد با ورود آزادگان همراه کرد ممنونم که یک مردادی هستم که مردادی ها تو احساسات

تو همه جا حرف اول میزنن بابت همه اینها ممنونم هیچ وقت جایی ننوشتم نگفتم اینجا میگم به یکی خیلی مدیونم

کسی که سال 83 و 84 کمکم کرد سال 88 بهم آبرو داد و سال 90 بهم عزت و زندگی دوباره دادمن نمیتونم ازش تشکر کنم

فقط میخوام تا آخر عمر نوکرش باشم و فهمیدم که تممام زندگیم اگه با یادآوری زندگی اون باشه همیشه موفق و خوشبختم

امسال یه اتفاق خوب افتاد اونم دیدین حرم امام رضا بود که مممنون طلبیدم و به پابوسش اومدم

از کسایی که به یادم بودن و تولدم تبریک گفتن و میگن تشکر میکنم امیدورام تو شادی هاشون جبران کنم وهمیشه

تو ذهنم این افراد میمنونن که بهم لطف و محبت کردن

از کسایی که حلالم نکردن ناراحت نیستم چون من وجدانم بابت اون کسا راحت چون من کلا دل بد کردن به کسی ندارم

چون همیشه دلم برا همه سوخت و خوبی کردم ولی خودم همیشه تنها بودم وقتی شکست خوردم ا ز خدا کمک خواستم از جام بلند شدم

از کسایی که بهم بد کردن پشت سرم حرف زدن دلم وشکستن دلگیر نیستم میبخشمشون چون اغلب فامیل خودمم تا دوستام

بخشیدمشون ولی شناختمشون که چطور آدم هایی هستندبرای همین روشون حساب باز نخواهم کرد

 از پدر و مادر هم تشکرویژه میکنم که برا من زحمت میکشن هر چند توقعم ازشون زیادتره

از پسر خاله م تشکر میکنم که بهترین پسر فامیل که مثل برادر براماز شوهر خاله م خیلی چیزا یاد گرفتم از خاله م یه تشکر ویژه دارم بابت امام رضا

از مادر بزرگهام تشکر میکنم که زحمت برام میکشن و منتحمل میکنن

از خدا برای امسال فقط سلمتی مخیوام سلامتی بهترین نعمت بهترین

تشکر خدای من بابت این زندگی مثل هر شبکه بهت یادآوری میکنم